حال یک آدمی رو دارم،که دلش کتک می خواسته،حالا کتکَ رو خورده،حالش جا اومده،حتی می تونم بگم تا حد زیادی خُرم سرشت هم شده
فقط لامصب دستش بد سنگین بودهاااااااا !…
پی نوشت 1 : به قول خواجه ی شیراز که می فرماد: آه از این لطف به انواع عتاب آلوده!!
پی نوشت 2: دکتر سروش در کتاب قمار عاشقانه شون یک جمله دارند که این عبارت حضرت حافظ رو به «خنده ی نمکین خدا » تعبیر کردند
کاشکی ایتم دوست داشتن رو میذاشتی خیلی لایک لازم بود این پست
حرفمو پس گرفتم بود من ندیدم
شباهنگام خوش حالم دست برقضا اینجا باهات آشنا شدم.فک کنم یک جورایی خیلی هم ریخت همیم : )حالا بهت می گم چرا